داريسداريس، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

ِِDaris

بالاخره اومديم تهران

پسريه مامان ، شيرين عسل ، شكر پنير، قند و نبات ، طلا پسر ، واي عزيزم همه چيزم.     يك ماه پيش دو سال شد و كار بابايي تموم شد و بالاخره اومديم تهران و همگي خوشحاليم و راضي البته بقول بابامجيد فعلا  از يه طرفم خيلي ناراحتم بخاطر دوستاي خوبي كه اونجا گذاشتيم و اومديم دوستايي كه  هميشه و هميشه كنارمون بودن و تنهامون نذاشتن ، وقتي تو توي دلم بودي ، وقتي خواستي دنيا بياي و تقريبا همه لحظه هايي كه تو توي اين يك سال و پنجاه ماه رشد كردي و بزرگ شدي هميشه لطف و مهربوني خواهرانه و برادرانه حتي پدرانه و مادورنه به ما داشتن. دلم براشون خيلي تنگ شده و مي شه مخصوصا براي  *******خاله طيبه و ياسي جون و همين طور عمو جواد**...
21 آذر 1392

عكسهاي 17ماهگي

شيطوني تو چشاي اين بچه موج نمي زنه ؟!!!!!!! داريس و عاشق پوشيدن كفشهاي مامان اشي عكسي خاطره اي از اخرين روزها با باب اسفنجي داريس چرب و چيلي دخمل شده  يكي از عجايب روزگار در حال وقوع بود...(موزخوردن بعضي ها) بدون شرح  ........ خوابيدي ها داريس حاج خانم شده قربون اون نازت برم من مهربونم. ماچ گنده نداره اين پسر خدايي بازم شيطوني... داريس و خانم خرگوشه خاله فاطي كه پدر شو در اوردين با مهرناز  و اينم  بافتني خاله مريم جون براي داريس خان خ...
21 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ِِDaris می باشد